قرارگاه رمضان (بخش اول- فرماندهی و تشکیل)
سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۳۹ ب.ظ
بخش اول از سری مطالب قرارگاه رمضان در خصوص نحوهی تشکیل و ایجاد و فرماندهان و گالری عکس مربوط به این قسمت میباشه.
اگر نمیدونین قرارهگاه رمضان چیه یا میخواید سایر مطالب در خصوصش رو پیدا کنین، میتونین به #قرارگاه رمضان رجوع کنین و تمام مطالب در این خصوص رو سریع و راحت پیدا کنین!
در سال 60 و برای مدیریت بهتر و کند کردن ارتش های عراق، توسط شهید چمران و حضرت اقا ستاد جنگ های نامنظم تشکیل شد و با جمع کردن مردم و ارائهی اموزش های مختلف، مردم رو سازماندهی کردن... اما با شهادت دکتر چمران، این ستاد به مشکل خورد، تقریبا سه سال بعد و در سال 63 برای پاسخ به عملیات های مختلف ارتش عراق و همچنین بر همزدن تمرکز اونها از جنوب کشور، از طریق عمدتا مناطق کردنشین و در استان کرمانشاه، قرارگاه رمضان تشکیل شد.
اصلی ترین ماموریت قرارگاه رمضان، اجرای عملیات های برون مرزی و به صورت نامنظم بود. نیروها از همون اول از افراد مختلف و عمدتا نخبه، با تجربهی جنگی در کردستان و بعضی ها هم در لبنان بودند. نیروهای این قرارگاه همراه با نیروهای مختلف کرد عراقی مخالف دولت صدام و همچنین پیشمرگه های مسلمان داخلی، از طریق کوهستان ها به عمق خاک عراق وارد شده، اسیب های شدیدی را وارد میکردن و بر میگشتن که باعث شد این قرارگاه کاملا موفق بشه.
در هر عملیات چندصد نفر کشته و زخمی به ارتش دشمن تحمیل شده، چند پاسگاه تخریب و بسیاری ادوات نیز از بینمیرفت یا در صورت امکان به غرامت گرفته شده، به کشور وارد میشد.
سلسله عملیات های پیدر پی قرارگاه رمضان که حالا ستاد جنگ های نامنظم بود، در بین سالهای پایانی جنگ، با نامهای ظفر و فتح مشخص میشدند و اهداف این عملیاتها، همانطور که قبلا هم اشاره کردم، ایجاد درگیری های نامنظم با تعداد کم نیروهای خودی در داخل خاک عراق و برداشتن توجه و تمرکز دولت عراق از جنوب بود و با گسترده تر کردن مناطق جنگی برای اونها، باعث میشد که ادم فکر کنه که شاید مثلا این عملیاتها، بیشتر برای فریب رسوندن به دشمن و اماده کردن زمینههای عملیات اصلی در جنوب بوده باشن! هرچند هدف این عملیات ها هرچه که بوده، تلفات بسیار مناسبی از دشمن بعثی گرفته.
مشکل عراق با قرارگاه رمضان که در طول 63-64 تونسته بود حسابی توجه سپاه رو به خودش جلب بکنه و حالا داشت کلی امکانات(در حد توانایی های سپاه دیگه!) دریافت میکرد، باعث شده بود که نه تنها در بحث عملیات، که در بحث اطلاعات در مرزها، هماهنگ کردن گروههای معارض و مخالف رژیم بعضی صدام، جذب نیروهای خودی و... هم موفقیت های خوبی رو به دست بیاره و شاید همین بحث که صدام مجبور شد نیروهای خودش در شمال رو تقویت بکنه و حتی یه لشکر جدید هم در اون محل تشکیل داد صرفا برای مقابله با این گروهها کافی باشه تا بفهمیم یه قرارگاه تونسته چقدر اسیب بزنه به دشمن.
شخصا فکر میکنم کاربرد دیگهی این قرارگاه و عملیات هاش هم این بوده که باعث بشه به نیروهای در جنوب وقت بیشتری داده بشه برای پایه ریزی و طرح ریزی عملیات هاشون و این یعنی وقت بیشتر برای طرح یک عملیات و کسب موفقیت (به طور قطع)...
در عراق، شیعیان و کردها دو گروهی بودن که بیشترین اسیبها رو از دولت صدام دیدن و این زمینهی مناسبی برای قرارگاه رمضان بود. در مرحلهی اول به دلیل ارتباط های شیعهای که میان ما ایرانی ها و عراقی های شیعه موجود است، قرارگاه رمضان خیلی راحت تونست از این نیروها در قسمتهایی از جبهههای جنوب استفاده بکنه و بعد هم کمکم گروههای کرد شروع کردن به ماسبقه دادن با هم در هرچه بیشتر کمک کردن به ایران! این مسئله باعث شد که قرارگاه رمضان بتونه خیلی ساده از گروههای کردی استفاده بکنه و عملیات های متعددی رو از طریق اونها سازماندهی بکنه...
فرماندهی قرارگاه رمضان به عهدهی سردار محمد باقر ذوالقدر بود.
- سه شنبه, ۲۱ آبان ۱۳۹۲، ۰۳:۳۹ ب.ظ