دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

این تاپیک، تاپیک باحالی هستش و خیلی دوستش دارم...

مدت زمان بسیار طولانی و زیادی رو توی لیست بوده ولی الان اماده‌ٔ ارسال شده. البته دلایل ارسال نشدنش بیشتر به تنبل بودن خودم بر میگرده تا هر چیز دیگه‌ای!! این تاپیک برای اشتی با برخی دوستانی هست که این اواخر از دستم ناراحت شده بودن یه جورایی! :) فعلا یه خورده گولشون میزنم تا بعد دوباره از سر میگیریم! :)

البته این قضیه به هیچ عنوان تایید شده نیست! ولی میخوام از ماجرایی بگم که طی یه سری زد و بند ها، ما و امریکایی ها به تیپ هم می‌زنیم شدید و خلاصه یه عملیات میزنیم که کلک‌و‌پر امریکایی ها ریخت سر این عملیات، دلیل هم شاخ و شونه کشیدن اطلاعاتی و توان عملیات نیروهای مخصوص هستش!! واقعا زیبا و عالی هستش... من خودم خیلی لذت بردم ازش... شما هم بخونید و حال کنید!

 

حمله‌ی امریکا به کنسول ایران در اربیل

این حمله به وقایع ۱۱ ژانویه‌ی ۲۰۰۷ بر میگردد که در طی ان، ارتش امریکا به یک مرکز دیپلماتیک ایران که قرار بود به کنسول تبدیل شود حمله کرد و دو دیپلمات ارشد و پنج دیپلمات دیگر را دستگیر کرد. توضیح امریکا در خصوص این مرکز این بود که مرکز، به عنوان یک مرکز فرماندهی محلی مورد استفاده‌ی سپاه بوده است. با این حال، ایران و مسئولان اقلیم کردستان این مسئله را رد میکرد و این اشخاص را دیپلمات معرفی میکرد.

در ۹ ژولای ۲۰۰۹ امرکیا این پنج دیپلمات را بعد از بیش از دو سال و نیم زندانی بودن ازاد کرد.

حمله:

به گفته‌ی مسئولین ایرانی، ۵ هلیکوپتر امریکایی بر بام ساختمان مرکز در اربیل فرود امدند و سرباز ها وارد ساختمان شدند، ۵ نفر را دستگیر کرده و تجهیزات را نیز برداشتند. حمله بین ساعت های ۳تا ۵ صبح صورت گرفت. نیروهای امریکایی پس از خلع سلاح کردن نگهبانان ساختمان وارد شدند. و مسئولین محلی(کرد) اعلام کردند که کامپیوتر ها و اسناد نیز توسط نیروهای امریکایی برداشته شدند.

در گزارشی که بعدا توسط مسعود بارزانی نیز تایید شد، نیروهای امریکایی در جریان این حمله قصد داشتند تا معاون رئیس شورای عالی امنیت ملی، محمد جعفری و فرمانده‌ی اطلاعات سپاه، منوچهر فروزنده را که در ان زمان در جریان یک بازدید برای افزایش همکاری های امنیتی در منطقه در عراق بوده و با جلال طالبانی دیدار کرده بودند را دستگیر کنند. مسعود بارزانی گفت که این فرماندهان به اینجا امدند و ازادانه هم به اینجا امدند. دیدارهای انها با رئیس جمهور( جلال طالبانی) و من( مسعود بارزانی) در شبکه های خبری نیز اعلام شد. امریکایی ها امدند تا این افراد را دستگیر کنند نه انهایی که در ان دفتر بودند. انها به جای بدی در زمان بدی امدند. همچنین اعلام شد که نیروهای امریکایی تلاش کرده بودند که افرادی را در فرودگاه اربیل نیز دستگیر کنند اما نیروهای کرد اجازه‌ی این کار را نداده بودند. هوشیار زیبری، وزیر امور خارجه‌ی عراق گفت که یک درگیری در شرف رخ دادن بین نیروهای امریکایی و کرد بود و در اخرین لحظات از یک قتل عام جلوگیری شد.

حمله در زمانی صورت گرفت که جرج بوش در همان ساعات در حال سخنرانی برای مردم بود و اعلام میکرد که ایران برای گروه‌هایی که بر علیه امریکا میجنگند سلاح و مهمات محیا میکند.

این اولین باری نبود که امریکا عوامل سپاه را در عراق بازداشت میکرد. چند هفته قبل‌تر، در ۲۹ دسامبر نیروهای امریکایی یک ایرانی عضو سپاه را که در حال قاچاق اسلحه در بغداد دستگیر شده بود را ازاد کردند.

وضعیت دفتر:

این دفتر در اربیل از سال ۱۹۹۲ فعال بوده است. به گفته‌ی هوشیار زیبری، کارمندان این دفتر به صورت قانونی فعالیت میکردند و دفتر در حال طی مراحل اداری برای تبدیل شدن به کنسولگری بوده است. اما هنوز برای گرفتن مجوز حمایت و حفاظت دیپلماتیکش زود بوده است.

اما به گفته‌ی مسئولین ایران، بر اساس توافقاتی وضعیت این دفتر به کنسول تغییر داده شده است و اسناد و رسمی نیز بین دو کشور تبادل شده است.

مسئولین اقلیم کردستان گفتند که اقدامات کنسولی، همانند دادن ویزا در این دفتر از سال ۱۹۹۲ صورت میگرفته است و با اشخاص این دفتر به مانند دیپلمات های رسمی رفتار میشده سات.

شین مک‌کومرک سخنگوی وزارت کشور امریکا اعلام کرد که افراد بازداشت شده دیپلمات نبودند.


 

بازخورد ها:

مسعود بارزانی دستگیری مسئولین ایرانی را محکومو ازادی سریع انها را خواستار شد. دولت کردستان اعلام کرد که از نقشه‌ی امریکا برای حمله به این دفتر اطلاع نداشته و هدف عملیات را نمی‌دانسته است. پس از بازداشت، نیروهای امریکای به منطقه‌ی ایکاوا که محل حضور نمایندگان کشورها و سازمان های خارجیست بردند. و نیروهای دمکرات کردستان نیز اعلام کردند که سه خودروی امریکایی را محاصره و متوقف کرده‌اند تا از اقدامات بعدی انها جلوگیری کنند.

وزیر امور خارجه‌ی ایران محمد علی حسینی در مصاحبه‌ای با یک رادیوی دولتی گفت که با توجه به اینکه حضور کارمندان ایرانی در اربیل قانونی بوده، حمله بر خلاف قوانین است و گفت که این اعمال توسط ائتلاف، برای فشار به ایران و ایجاد اختلاف بین عراق و همسایگانش است.

در تهران،ایران سفرای عراق و سویس( حافظ منافع امریکا در ایران) را احضار کرد.

دبیرکل سازمان ملل این حادثه را مسئله‌ای بین دو کشور خواند! و یک سخنگوی سازمان ملل گفت که :” ما این مسئله را به به خود این کشورها سپردیم تا مشکل را بین خودشان حل کنند. نهایتا بستگی به شورای امنیت دارد تا تعیین کنند که قطعنامه ها به چه صورت در خصوص این پرونده اعمال میشوند.”

انتقام:

برخی معتقدند که افزایش درگیری های دیپلماتیک بین دو طرف، منجر به دستگیری ۱۵ افسر رویال نیوی انگلیس که دو ماه بعد از این اتفاق رخ داد، شد.

به گفته‌ی ژورنالیست امریکایی رابین رایت دستگیری ۱۵ افسر نیروی دریایی انگلیس در خلیج فارس با دستگیری ۵ ایرانی مرتبط است. دستگیری در سه روز پس از نوروز صورت گرفت، روزی که دولت ایران اعلام کرده بود که میخواهد در این روز دیپلمات ها ازاد شوند، روزی که بدون ازادی دیپلمات ها به پایان رسید.

جالب اینجاست که گفته میشد که ۵ نفر بازداشت شده، احتمالا جزو عوامل نیروی قدس بوده اند و نیروهایی که افسران انگلیسی را دستگیر کرده‌اند، عوامل نیروی دریایی سپاه بوده اند.

۱۲ روز بعد، و با ازادی ملوانان انگلیسی به نظر میرسد که ایران توجهش را به جایی دیگر متمرکز کرد. یک ماه بعد، پنج ایرانی امریکایی با اتهامات نامعلوم امنیتی بازداشت شدند.

در بازداشت:

در قانون عراق،بازداشتی هایی که به عنوان خرابکار(شبهه نظامی) دستگیر میشوند، باید در دادگاه های عمومی و غیر نظامی محاکمه شوند. همچنین این افراد صرفا ۱۴ روز در بازداشت می‌ماندند و پس از ان باید به دادگاه معرفی میشدند که البته این قانون چندان اجرا نمیشد. با این حال، عراق معتقد بود که این افراد به خرابکار ها و مبارزین کمک نمی‌کنند.

در ۲۰۰۸، سه نفر از ۵ نفر ایرانی در زندانی در کمپ زندانیان امریکا در عراق نگهداری میشدند. به گفته‌ی وزارت دفاع امریکا این افراد تحت بازجویی بودند و با توجه به اینکه یک تهدید امنیتی در عراق محسوب میشوند، برنامه‌ای برای ازاد کردن انها ندارد.

ثلیب سرخ در مارس ۲۰۰۸ با انها دیدار کرد و وضعیت انها را خوب وسلامت اعلام کرد هرچند که خانواده‌های این افراد این گزارش ها را قبول نداشتند و نگران بودند که این افراد برای اعترافات دروغین مورد شکنجه قرار گرفته باشند.

ازادی:

در ۹ نوامبر ۲۰۰۷، امریکا دو نفر از بازداشت شدگان را پس از ۳۰۵ روز همراه با ۷ شهروند ایرانی دیگر ازاد کرد. این ۷ نفر دیگر از قسمت های دیگر عراق دستگیر شده بودند و بین ۳ ماه تا ۳ سال در بازداشت بوند.

حمله به مرکز فرماندهی کربلا

حمله‌ی به مرکز فرماندهی کربلا، حمله‌ایست که در ۲۰ ژانویه‌ی ۲۰۰۷ توسط نیروهای کوماندوی چریک، با احتمال بالای دخالت ایران بر علیه مقر مشترک امنیتی در فرماندهی پلیس عراق صورت گرفت. حمله، که در طی ان ۵ کشته و ۳ زخمی امریکایی بر جای گذاشت، جسورانه ترین و پیچیده‌ترین عملیات در طول 4 سال گذشته‌ی جنگی لقب گرفت و حتی یکی از معدود دفعاتیست که شبهه نظامی ها، توانسته اند تا نیروهای امریکایی را دستگیر کنند.

پیش زمینه:

از زمان حمله‌ی سال ۲۰۰۳ امریکا به عراق، استان کربلا خشونت و درگیری هایی که در سایر مناطق تجربه کرده اند( مانند بغداد و الانبار) را نداشته است.هرچند مرکز بسیاری حملات بوده است، اما بمباران ها و جنگ‌های سنگین شهری به مانند فلوجه، موصول رمادی و نجف را نداشته است. البته در این میان دو استثنا وجود دارد که عبارتند از قتل عام عاشورا در سال ۲۰۰۴ که منجر به کشته شدن بیش از 150 نفر شد(توسط نیروهای القائده در عراق<داعش> و بپاخیزی جیش المهدی (جریان مقتدی صدر) در طول یکماه بعد از ان. تا قبل از ۲۰ ژانویه، تنها ۳۳ نیروی ائتلاف در استان کربلا کشته شدند که حدود ۱ درصد از کل را شامل میشود.

حمله:

حمله توسط ۹ تا ۱۲ شبهه نظامی که همانند نیروهای امنیتی امریکایی لباس پوشیده بودند!، با دو جی‌ام‌سی سوبوربان مشکی(همانند خودروهای نظامی امریکا)، با اسلحه‌های امریکایی و حتی لباس های استتار جدید امریکایی و زبان امریکایی صورت گرفت. البته این گفته ها توسط نیروهای امریکایی رد شده است. به گفته‌ی یک مسئول عراقی، شبهه نظامی ها توسط یک شخص با موهای زرد(بور!) هدایت میشده اند و حمله در زمانی صورت گرفت که نیروهای امریکایی در حال اماده سازی برای ترک محل بودند. در حدود ۳۰ نیروی امریکایی در ان لحظه در ساختمان بودند.

بعد از حدود ۳ ایست و بازرسی که توسط نیروهای عراقی برقرار شده بودند، شبهه نظامی ها خودروهای خود را که حدود ۵ خودرو براورد شده است مقابل ساختمان Provisional Joint Coordination Center (مرکز هماهنگی مشترک استان کربلا ) بودند.

حمله کنندگان پس از رسیدن، به دو گروه تقسیم شدند. گروهی که مقابل و گروهی که پشت ساختمان پارک میکنند. انها ابتدا از دو بمب دست‌ساز برای از بین بردن دو خودروی پارک شده در بیرون استفاده کردند. سپس با استفاده از نارنجک برای گیر انداختن دو افسر وارد شدند. حمله به اتاقی بود که به عنوان سربازخانه یا استراحتگاه مورد استفاده قرار میگرفت. به محض گیر انداختن سربازها، انها دو افسر امریکایی ستوان یکم جیکوب نوئل فریتز و سروان برایان سکات فریمن را بازداشت کردند. همچنین دو سرباز دیگر را در یک هاموی در ورودی مرکز بیرون کشیده و دستگیر کردند. در اثر انفجار نارنجک یک سرباز کشته و سه نفر دیگر به شدت زخمی شدند. سه هاموی امریکایی اسیب دیدند. از انجایی که شبهه نظامی ها فقط امریکایی ها را هدف گرفته بودند، هیچ افسر یا سرباز عراقیی در جریان این حمله اسیب ندید.

نهایتا در ساعت ۱۸۰۰، شبهه نظامی ها حمله را پایان دادند و با زندانی هایشان ساختمان را به سمت همسایه‌ی شرقی، استان بابل ترک گفتند. کمی پس از عبور از رود فرات، شبهه نظامی ها که توسط هلیکوپتر ها دنبال میشدند، ۴ گروگانشان را کشتند و با لباس‌ها و خوردها اسلحه ها و تجهیزات رها کردند. بعدها ۳ سرباز توسط پلیس عراق با زخم های ایجاد شده بر اثر شلیک بر روی سینه هایشان در بو‌الوان روستایی نزدیک به محویل پیدا شدند. انها قبلا مرده بودند، دوتای انها که بهم دست‌بند خورده بودند در پشت یکی از SUV ها و دیگری بر روی زمین و چهارمی با وجود اثر گلوله روی سرش، زنده مانده بود. او را به بیمارستان رساندند اما مرده بود.

در روز حمله، امریکا اعلام کرد که ۵ سرباز در حین دفع حمله کشته شدند، اما گزارش های تکمیلی شامل جزئیات حمله و گروگان گرفته شدن ۴ سرباز، تا یک هفته‌ی بعد اعلام نشدند.

چهار نفر متهم به دست داشتن در عملیات در ۲۲ ژانویه توسط نیروهای امریکایی و عراقی دستگیر شدند و مغز متفکر عملیات، اظهر الدومایی بعدها در ۱۸ می توسط نیروهای امریکای کشته شد.

تایم لاین حمله:

  •  ساعت 1300 بعدازظهر، نیروی عراقی با لباس عجیب بنفش رنگ وارد میشود. ظاهرا او بادیگارد فرمانده‌ی ارشد پلیس بغداد است که جهت بحث در خصوص تامین امنیت دهه‌ٔ عاشورا امده، می‌باشد.
  • ساعت 0515 بعد از ظهر، کاپتان برایان فریمن و لوتنت جیکوب فریز در اتاقشان در طبقه اول ساختمان مرکز مشترک(JCC) دیده می‌شوند. این اخرین باریست که انها را کسی زنده می‌بیند!
  • ساعت 0545 بعد‌از‌ظهر، فرمانده‌ٔ ایست‌و‌بازرسی عراقی در بیرون ساختمان مرکز،‌ در خصوص ۸ شورلوت سوبوربان با لوله‌ٔ اسلحه که از شیشه‌هایشان بیرون است به فرماندهی حاضر در داخل ساختمان بی‌سیم میزند.
  • ساعت 0600، ۷ تا از خودرو ها به اولین گیت محوطه می‌رسند.
    افرادی که در خودرو ها هستند، لباس و اسلحه‌های امریکایی دارند و به زبان انگلیسی به نیروهای عراقی دستور می‌دهند.
    افراد از خودرو‌ها به بیرون امده و نیروهای گیت(ایست‌وبازرسی) را خلع سلاح میکنند. گیت دوم نیز به همین صورت خلع سلاح شده تحت کنترل قرار میگیرد.
  • ساعت 0605 چهار تا شش تا از خودرو ها وارد محوطه می‌شوند. عده‌ای از سربازان عراقی بازداشت شده و باقی انها فرار میکنند.
    ۵ نفر از خودروی اول با سرباز شاول فالتر و جاناتان چیسیم در هامویشان صحبت‌میکنند که حتی فالتر از خودرو پیاده می‌شود تا بیشتر صحبت کند!
    چند ثانیه‌بعد،  باقی افراد نیز رد می‌شوند و اخرین نفر بر‌میگردد و با تپانچه‌اش به پشت سر فالتر شلیک میکند!
    نیرویی دیگر به چیسیم شلیک میکند. هردوی انها زنده‌می‌مانند و توسط حمله کنندگان به اسارت گرفته می‌شوند.
  • 0605 بعد از ظهر، حمله کنندگان وارد ساختمان مرکز می‌شوند، مستقیم وارد دومین در از سمت راست، اتاق مخابرات می‌شوند. ۵ سرباز داخل اتاق‌اند که یکی از انها سعی میکند مانع ورود شود.
    یکی از حمله کنندگان لوله اسلحه را بین در قرار می‌دهد تا با اهرم کردنش در را باز کند، چند تیر هم شلیک میکند و یک نارنجک دستی کوچک(از اینا که منفجر میشه ولی ترکش نداره!) به داخل اتاق پرتاب میکند.
    سرباز جاناتان میلیکان خودش را روی نارنجک می‌اندازد و با انفجار ان، جانش را از دست می‌دهد. سایر سربازان حاضر در اتاق، همچنان مقاومت میکنند تا حمله کنندگان وارد اتاق نشوند.
    اتاق کناری شامل فریمن و فریتز مورد حمله قرار گرفته و انها به گروگان گرفته شده اند.
  • 0610 تا 0630 حمله کنندگان دو هاموی پارک شده را در حین خروج از ساختمان منفجر میکنند
    نیروهای نظامی حاضر در اطراف ساختمان، با خیال اینکه به انها حمله شده فورمیشن دفاعی می‌گیرند. نیرویی که لباس بنفش پوشیده‌بود، نارنجک یا بمب‌دست‌سازی را به سمت انها پرتاب میکند.
    حمله کنندگان بین دود و گرد و خاک فرار میکنند. بیشتر انها به سمت شهر حیلاه در شرق فرار میکنند.
    ارتباطات مرکز، شامل خط تلفن امن بین کربلا و حیلاه از کار افتاده است. نهایتا نیروهای امریکایی از طریق تلفن ماهواره‌ای شرایط را اطلاع می‌دهند.

فرار:

  • 0730 بعد‌از‌ظهر: ۵ خودروی شاسی بلند با سرعت بسیار بالا از ایست و بازرسی شمالی ماهاویل عبور می‌کنند
  • 0800 بعد‌از‌ظهر: پلیس عراق، در پایان یک راه بن‌بست ۵ خودروی شاسی‌بلند را پیدا میکند. یکی از خودروها بمبگذاری شده، پس انها عقب می‌کشند و بررسی بیشتر را به عهده‌ی امریکایی(وقتی برسند!) میگذارند.
  • 0837: تیم واکنش سریع شهر حیلاه، ارتش عراق و نیروهای اطلاعاتی به خودروهای رها شده می‌رسند. بمب ها را خنثی می‌کنند و دو افسر امریکایی دستبند خورده به هم را پیدا میکنند.
    فریمن تنها کسی‌است که جان سالم به در برده... او را به بیمارستان می‌رسانند ولی در انجا جانش را از دست می‌دهد.

چه کسانی کشته شدند:

تعداد دقیق کشته ها در دسترس نیست! اما این ۵ نفر قطعا کشته شده‌اند:

 

کاپتان برایان فریمن، ۳۱ ساله. گردان ۴۱ ام کمک های مردمی، ویتهال اوهایو

 

لوتنت جیکوب فریتز، ۲۵ ساله. گردان دوم، دسته ۳۷۷ ام چترباز ادوات، فورت ریچاردسون الاسکا.

 

سرباز سوم شاون فالتر۲۵ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون.

 

اسپشلیست(سرباز دوم محترمانه خودمون تقریبا!) جاناتم چیسیم، ۲۲ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون.

 

سرباز سوم جاناتان میلیکان، ۲۰ ساله. گردان دوم دسته ۲۷۷ام چتر باز ادوات، فورت ریچاردسون. مدال نقره برای شجاعت دریافت کرد. او جان ۴ سرباز دیگر در اتاق مخابرات را نجات داد.

 

 

احتمال دست داشتن ایران:

به گفته‌ی دو مسئول امریکایی که نخواسته اند نامشان فاش شود!  پنتاگون در حال بررسی احتمال پشتیبانی و یا اجرای عملیات توسط ایرانیان است. در سخنرانیی در ۳۱ ژانویه‌ی ۲۰۰۷، نوری مالکی اعلام کرد که ایران از عملیات های شبهه نظامیان علیه امریکایی ها حمایت میکند.

و برخی عراقی ها احتمال میدهند که عملیات توسط نیروهای نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در انتقام دستگیری ۵ دیپلمات ایرانی در شمال عراق در ۱۱ ژانویه صورت گرفته باشد.

به گفته‌ی بیل ربیگو(ژورنالیست)، هدف حمله احتمالا انتقال گروگانها به ایران بوده است:

“ حمله، نیازمند اطلاعات کامل، اموزش عالی برای شبهه نظامی ها تا بتوانند به مانند نیروهای امریکایی از ایست و بازرسی ها عبور کنند، منابعی برای به دست اوردن تسلیحات، خودروها، لباس‌ها، مدارک شناسایی، رادیو ها و سایر تجهیزات مورد نیاز برای اجرای درست عملیات است. عماد مغنیه در حزب‌الله به همین شیوه عملیات میکرد و نیروهای اسرائیلی در مرز لبنان را دستگیر میکرد که جنگ اسرائیل و حزب الله در تابستان ۲۰۰۶ را نیز او فرماندهی کرد.

ماهاوی که خودرو ها و قربانیان در ان پیدا شدند، در استان بابل است که ۲۷ مایلی شرق کربلا قرار دارد. با وجود اینکه اثبات ان غیر ممکن است، اما احتمالا مهاجمان در حال ایجاد یک مسیر زنبوری( گردشی برای گم کردن تعقیب کنندگان ) به سمت مرزهای ایران بوده اند!

در ۲ ژولای ۲۰۰۷، امریکا یک نیروی حزب‌الله را به نام علی موسی داکدوک را دستگیر کرد که وی به نقشش به عنوان رابط بین سپاه قدس و گروه شیعی که حمله را اجرا کرده، اعتراف کرد. به گفته‌ی ایالات متحده، دکدوک گفته که یک گروه شیعی، نیمتواند اینچنین عملیات پیچیده‌ای را بدون پشتیبانی و هدایت سپاه قدس به اجرا برساند!‌

 

اطلاعات کلی عملیات:

اجرا: عصائب اهل الحق

تعداد نیروها: ۹-۱۲

تلفات حمله کنندگان : 0

تلفات امریکایی‌ها: ۵ کشته و ۳ زخمی

 

منابع:

ویکی‌پدیا

گزارش ارتش امریکا از تلفات

anchorage daily news archive photos

mcclatchy newspapers

U.S army investigation

  • پنجشنبه, ۱۲ آذر ۱۳۹۴، ۰۲:۱۳ ب.ظ
  • Senaps

نظرات  (۴)

سلام

چیزی ک میخام بپرسم خیلی به این تاپیک مربوط نمیشه ولی فک کردم تایپ اینجا برات راحتتر باشه تا توی تلگرام..





یه جا خوندم گفته بودی کل عملیاتای نیرو ویژه تو خلیج فارس - زمان جنگو ک بخونی میبینی مثلا 4 نفر سوار قایق شدن رفتن شناورای دشمنو با آر پی جی زدن اومدن...

کاملا قبول دارم و تحسین میکنم این سبک عملیاتو.. مثل کتاب ما چهار نفر بودیم..






حالا چیزی ک میخام بدونم:

ببین یه جمله خوندم: " فقط یک دسته - فقط یک دسته نیروی تازه نفس به من بدهید تا جزایر را حفظ کنم " از....... شهید همت





ببین میخام بیزحمت توضیح بدی اساسا باید چجوری عملیات کرد که هم تعداد کم ببری - هم دیده نشی - هم ضربه خیلی کاری بزنی....

نیرو ویژه یا چریک: توی دریا باید بره با آر پی جی شناور بزنه... بره اسکله دشمنو بمب گذاری کنه... یا کلا دریا مین ریزی کنه... اینا قبول.

اما توی خشکی باید چیکا کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

ک ب قول شهید همت با فقققققققققط یه دسته نیروی تازه نفس بشه جزایر رو حفظ کرد !!!






نمیخام خاهش کنم ولی لطفا هر چیزی ک لازمه واسه عملیات کردن بدونم و میدونی رو ساده - خلاصه و کاربردی بگو...

تا انشالله روزی برای دفاع از خاک وطنم به کار ببرم..






اگرم نخاستی اینجا رو کنی - بگو تو تلگرام پیام بدم اونجا بنویسی..

پیشاپیش بابت وقتی ک میذاری سپاسگذارم :-)

موفق باشی

روزخوش
پاسخ:
سلام دوست عزیز، این مدل عملیات که با تعداد کم نیرو، بتونه منطقه رو حفظ کنه، در حال حاظر در بحث جنگ ناهمطراز مطرح میشه...
به نظر من، اولین بحث اینه که دشمن شما کیه!
برای مثال جنگیدن با طرفی مثل داعش، با جنگیدن با مثلا عربستان با جنگیدن با امریکا زمین تا اسمون فرق میکنه...
امثال امریکا، نیاز به سخت افزار گسترده و بازدارندگی دارن و از دست نیروی خورد حاضر در محل چیزی بر نمیاد! چون هرچقدر هم شجاع باشه نیروی پیاده، عاقبتش عاقبت نیروهای داعش در کوبانیه که یکسال بعد از اون عملیات، هنوز دارن جنازه هاشون رو از زیر اوار در میارن! :)

طرفی مثل عربستان در مقابل، نیازمند شجاعته... چیزی که در یمن می‌بینیم... برنامه ریزی درست و شجاعت به خرج دادن باعث پیروزی در مقابل نیروی ترسوی مقابل، با هر سطحی از تجهیزات میشه... در این خصوص، پیشنهاد میکنم فیلم‌ها و طرح‌های حمله دوستان در یمن رو دنبال کنید... هم جذابه، هم کلی عربستانی که ممکن بود یه روز به جنگ ما بیان کشته میشه که حال میده! هم اینکه کلی منطقه و اینا رو تصرف میکنن و تجهیزات رو خراب میکنن...
و البته شعارهای دوستان یمنی هم همیشه برا من جالب بوده!

می‌رسیم به طرفی مثل داعش...
این مدل جنگ، برا کشوری مثل ایران احتمال پیش‌امدی خیلی کمه به دلایل مختلف... با این حال، اگر روزی قرار باشه من عملیاتی رو مدیریت کنم، به نظرم با توجه به تعداد نفرات، باید طرح ریزی کرد! که شما ظاهرا مد نظرتون تعداد کم نیرو هست...
برای این مورد، داشتن دیدبان بسیار مهمه، اگر طرف مقابل از انتحاری استفاده میکنه، داشتن تیم ضد زره بسیار حیاتی هست... داشتن توان اجرای اتش سنگین(تیربار و خمپاره) هم بسیار مهم هست...
مباحثی مثل اختفای نیروهای خودی و تسلطشون به تیراندازی دقیق، در چنین شرایطی باعث میشه با شلیک کمتر تعداد بیشتری از طرف مقابل بکشن که باعث کمشدن روحیه دشمن هم میشه...
تله های انفجاری در سر راه و از بین بردن سنگرهای دور و نزدیک که دشمن ممکنه از پوشش برا نزدیک شدن استفاده کنه نیز فکر خوبیه... مثلا سنگ های بزرگی که یه ادم ممکنه پشتش قایم بشه رو با لودر بکنیم تا اطراف برای مسافت طولانی زیر نظر باشه و سنگری برای اختفای دشمن حین انجام تاخت نداشته باشه....(این مورد در صورت اشتباه در نحوه انجام میتونه به ضرر خودمون هم تموم بشه!)....
به طور کلی، اگر در چنین عملیاتی از نیروی ویژه نخوایم استفاده کنیم، به نظرم تکنیک های به کار رفته توسط داعش در دفاع از شهرهای کوچیک و بزرگ میتونه به کلی الگو برداری بشه... عموما باز پس گیری شهر از داعش پروسه به شدت زمانبر و خطرناکی هستش و تلفات به شدت و تصاعدی بالا میره...

در این خصوص، اگر در مبحث بخصوصی خواستید صحبت کنیم بگید در خدمت هستم و تلگرام هم برقرار هستش به ادرس @senaps جهت پیام‌ها و صحبت های کوتاه... البته فعلا اینترنتم قطع شده و فقط صبح ها به مدت یکی دو ساعت میتونم بیام! :)
ممنونم بابت وقتی ک گذاشتید

فعلا میرم رو حرفاتون فکر کنم اگر سوالی پیش اومد که میاد میپرسم

بازم ممنونم

روزخوش
با سلام مجدد

در مورد توضیحاتی ک در مورد جنگ با داعش دادید ممنونم و فعلا بی خیال آمریکا :-)

در مورد یمن... :

بی زحمت یه چن تا لینک فیلمای کم حجم میدین..؟! یا میگین کجا دنبال فیلمو مطلب بگردم..؟!

(اگه دوس داشتین) در مورد جنگ با امثال عربستان هم یه توضیحی بدید..

بازم ممنون :-)

شب خوش

((( نمیدونم چرا بعد خوندن جوابتون خیالم راحت شده!!! شاید به خاطر خبر موفقیت دوستان یمنی :-) به هر حال ممنون :-) موفق باشید )))
پاسخ:
در این خصوص، اخبار رو از این کانال تلگرام بگیرید. همچنین در خصوص ویدیو و اخبار به صورت کلی، میتونید از این تاپیک توی میلیتاری استفاده کنید!(این لینک شامل ویدیو و عکس‌ و همچنین توضیح خیلی کلی برخی عملیات‌ها هم میشه...)
ممنون

امیدوارم سال خوبی داشته باشید...

خدانگهدار :-)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی