ارتش خصوصی...
بلک واتر، 2006 در افغانستان، تیم امنیتی(بادیگارد مسلح)
سلام....
همیشه صحبت ها و سخنرانی های وطنپرستانه و جذاب، جوون ها رو به سازمان های نظامی میکشونه تا از تمامیت ارضی و اقتدار و غرور کشورشون دفاع بکنن. گاهی هم تلاش برای تشکیل یه کشور جدید! اما چیزی که بین همهی این دست سازمان های نظامی مشترکه، علاقشون به جذب افراد توی سنین 18 تا 22-3 سال هستش.
چیزی که دیگه توی ایران هم داره اتفاق میافته، استخدام نیروها، اموزش و استفاده از اونها در طول مدت زمان قرارداد که معمولا 5 تا 7 سال یا 9 سال هستش و بعدش هم کنار گذاشتن نیرو. حالا شاید از هر 100 نفر یه نفر هم اونقدر کارش خوب بوده باشه که به استخدام رسمی و دائمی سازمان نظامی در بیاد، ولی غالب اوقات خلاف این مسئله هست و نیرو کنار گذاشته میشه.
پس ما، معمولا افرادی با حدود 27 تا 30 سال سن داریم با حدود 5-6 سال تجربه ی نظامی گری و کلی اموزش و غیره که تو بعضی کشورها، نیرو حتی چند بار میدون جنگ رو هم تجربه کرده و خلاصه، زندگیش با نظامی گری اجیر شده ولی کشورش دیگه اون رو نمیخواد و میخواد با یه جوون دیگه جایگزینش کنه.
حالا راهحل این جوون عشق نظامی گری، یا این جوونی که تو زندگیش هیچی بلد نیست غیر از نظامی گری و در هردوحالت، کار دیگهای براش نیست، چیه؟
با من همراه باشید تا جواب سوالتون رو بدم....
سرهنگ دیوید استرلینگ، کسی که در خلال جنگ جهانی دوم، نیروی ویژهی هوابرد (SAS) رو تشکیل داد( و همینجوری که اطلاع دارید، SAS بهترین و قوی ترین و حرفهای ترین نیروی ویژهی دنیاست و پدر بسیاری گروه های ویژهی دنیا منجمله نیروی ویژهی خودمون که البته ما از SBS دوره دیدیم که تفاوت چندانی با SAS نداره! و همچنین امریکایی ها).اما بعد از جنگ، استرلینگ نیروهای SAS بازنشست شده که کنار گذاشته شده، یا نیروهای جنگ دیده و باتجربه رو طی قراردادهایی به کشورهای دیگه میفرستاد تا در عملیات هایی شرکت بکنن و کارهایی بکنن...
این شاید اولین باری بود که این فرماندهی نخبهی جنگی، برای سربازهای کهنه کار جنگ هم کار پیدا پیدا کرد و اونا رو درگیر کرد.
اموزش نیروهای نظامی و بازسازی سازمان های رزم کشورهای مختلف، حفاظت از ساختمون ها و مراکز مورد منفعت کشور مطبوع در کشورهای دیگه!(چاه های نفت عمدتا)، اموزش بادیگاردها و حفاظت از اشخاص(توجه کنین که اموزش بادیگارد برای شرکت های دیگه و داشتن بادیگارد برای دادن به افراد که محفاظت بکنن، دو شغل جدا هستن)، اموزش نیروهای نظامی کشور خودی و... با توجه به اموزش های سابق و تجربه باعث میشه که شرکت های خصوصی، بهترین منابع برای این دست کارها باشن. البته، امروزه حفاظت از ساختمان ها و سازمان ها(CIA مثلا!) و یا جمع اوری اطلاعات نظامی و مهندسی رزمی و غیره هم به وظایف این شرکت ها اضافه شده و مشخصا در امریکا، این شرکت ها تقریبا همه کار میکنن.
شاید به راحتی بشه گفت که جنگ عراق، بهشت شرکت های نظامی خصوصی بود. جایی که این شرکت ها وظایف بسیار زیادی از حفاظت از پایگاههای نظامی، خانه های امن دستگاههای اطلاعاتی، حفاظت و کلا ایجاد نقطه امن(گرین زون)، بازداشت سران و فعالان گروه های تروریستی و ...، اموزش ارتش جدید عراق، اموزش نیروهای اطلاعاتی و کلا دستگاه اطلاعاتی و امنیتی جدید عراق، اموزش پلیس عراق، پشتیبانی و لجستیک نیروهای نظامی (مشخصا سپاه تفنگداران دریایی امریکا)، فروش تسلیحات و مهمات به ارتش جدید عراق، گشت زنی و تامین حدودی امنیت در سایر مناطق و حتی طبق برخی گزارش ها بازجویی از زندانی ها به این دست شرکت ها سپرده شد.
بر اساس گزارشی، تقریبا از هر 1 دلار بودجهی نظامی امریکا در خلال سالهای 2004-2008، حدود 45 سنت ان به حساب شرکت های خصوصی واریز میشده است.
مهندسی که در بازسازی ها کمک میکنه(عراق) و سمت چپ محافظش. سمت راست، محافظ یکی دیگس که فک کنم داره عکس میگیره!
سرتیپ دوم، مدیکال(پزشکی) که به بچه های عراقی کمک میکرده برای مسائل پزشکی و از این حرفا و محافظش از شرکت های خصوصی در سمت راست
البته، همین عراق، بازهم به گورستان شرکت های نظامی خصوصی تبدیل شد. شرکت بلک واتر، که گل سرسبد و شاید بشه گفت یه ارتش هست که توسط افرادی در دولت امریکا اداره میشه، و دارای هواپیماهای سنگین لجستیکی، هواپیماهای سبک حمل و نقل (Little bird) و دهها هزار نیروی پیاده مجهز به زرهی و تسلیحات روز امریکا بود، در طول سال 2004-2006 جنایات و خرابکاری های بسیاری رو مرتکب شد که تا سال 2007 به اسم ارتش امریکا در دنیا تموم میشدند، اما در اون زمان، بر اساس تشکیل پروندههای جنایی زیاد و قتل عام در بغداد و خسارات بسیار زیاد وارده و دلایل دیگه، کنگره تصمیم گرفت این شرکت رو از عراق به عقب بکشه و شرکت درگیر مسائل حقوقی بسیار زیادی شد که با کمک جمهوری خواهها، و این حقیقت که اینها، ارتش بیقانون اند، از زیر فشار های حقوقی فرار کرد. هرچند دموکرات ها فشار بر این شرکت به صورت حقوقی را تا جایی ادامه دادند که روسای شرکت مجبور به کناره گیری و فروش(ظاهری) شرکت و تغییر اسم اون از بلکواتر به اکادمی شدند.
با این حال، امروزه روز، هنوز در عراق چند شرکت نظامی خصوصی برقرار اند و فعالیت خود را ادامه میدهند و این بیزنس، در سال حدود 100 میلیارد دلار درامد دارد(این مبلغ، شاید بیش از چند برابر کل بودجهی اطلاعاتی- نظامی ایران ما باشه!:) ) و دامنهی فعالیت های خودش رو به مسائلی همچون حفاظت از هواپیما و قطار و کشتی ها و مخصوصا کشتی های تجاری و باربری گسترش دادند. شرکت بزرگی مثل جنرال الکتریک در بخث نگهبانی خودش از نیروهای شرکت های خصوصی استفاده میکنند.
همچنین در سال 2004، دولت زیمباوه، تعدادی از کانترکتور ها یا نیروهای یک شرکت نظامی خصوصی انگلیسی رو دستگیر کردند که همراهشون(حدود 70 نفر نیرو)، رهبر اپوزیسیون دولت زیمباوه بود. این افراد، میخواستن کودتا بکنن و رئیس اپوزیسیون رو که از طرف منابعی در انگلیس حمایت مالی میشد رو به ریاست جمهوری برسونن.
شرکت های نظامی خصوصی، در ایران هم تا حدودی تشکیل شدند که من به شخصه، تا به امروز در دو مورد اونها رو دیدم:
مورد اول، شرکت های حفاظتی هستن که به حفاظت از اشخاص و نمایشگاهها و مراسمات میپردازن( اموزش بادیگارد و ارائه خدمات حفاظتی توسط بادیگارد های اموزش دیده خودشون).
مورد دوم، شرکت های امنیتی برای اموزش نگهبان ها هستش که نگهبان ساختمون، کارخونه و ... رو اموزش میدن و مدیران برج ها یا کارخونه ها، دانشگاه ها و ... میتونن در بخش نگهبانی، از نگهبان های این شرکت ها استفاده بکنن یا همینجوری یه شخصی رو از بیرون و شانسی بیارن و ازش در این کار استفاده بکنند.
با دنبال کردن تگ #نظامی خصوصی، قطعا مطالب بیشتری رو پیدا میکنین در خصوص شرکت های نظامی خصوصی.
- دوشنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۳، ۱۲:۴۵ ب.ظ