دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نظامی خصوصی» ثبت شده است

لوگوی نخسا-(پخش شده توسط گروه‌های تلگرامی) منبع

سلام...

در جنگ‌ها، همیشه یک عده از خود گذشتگی می‌کنند. یک عده بسیار بزرگی از خود گذشتگی میکنند تا عده‌ای دیگر در اسایش و ارامش زندگی کنند. در عین حال، همیشه هستند افرادی که تبدیل میشند به نون خور ان جنگ، و به بهره برداری های بعدی می‌پردازند. در جنگ هشت‌ساله ما با عراق، صدهاهزار نفر زندگیشان را رها کردند تا برای کشور، انقلاب و عقایدشان بجنگند، با این حال سالها بعد، عده‌ای پیدا شدند که رانت خواری و سواستفاده به اسم جنگ بپردازند. این‌روزها کشورما در سوریه و عراق و سایر مناطق درگیر جنگی نفس‌گیر است و جالب است که جنگ هنوز تمام نشده، جانفشانی ها و از خود‌گذشتگی ها تمام نشده، عده‌ای به سواستفاده پرداخته‌اند.

در این مطلب، بررسی عمومیی خواهیم داشت بر یکی از گروه‌های نون خور حرم، معروف به نخسا.

سلام

بسیاری کشورها مصرف کننده هستند. یعنی دست در جیب مبارک می‌کنند، پول می‌دهند و اسلحه و تجهیزات مورد نیاز برای دفاع از خود را می‌خرند. برخی کشور‌ها هم تولید کننده هستند. یعنی متخصصینی دارند که برایشان اسلحه تولید میکند که البته معمولا این شرکت ها خصوصی هستند و در اختیار دولت نیستند. برخی کشورها که در همه چیز استثنا هستند، در این مورد هم با افتخار استثنا هستند و جزو هیچ کدام از دو دسته قبلی نیستند و تولید کننده نما هستند! یعنی یک چیز خارجی را می‌اورند و در داخل به عنوان جنس تولید شده خودشان نشان می‌دهند!! نهایتا ممکن است ان را در داخل و به صورت بومی تولید نیز بکنند اما ایده اولیه و طراحی خارجی است.

در این مطلب، میخواهیم بگوییم بزرگ‌ترین فروشنده اسلحه دنیا همزمان بزرگ‌ترین ارتش دنیا و به صورت همزمان قوی‌ترین ارتش دنیا را هم داراست و با این حال، وزارت دفاع این کشور، خودش احتمالا خط تولید لازم برای تولید گلولهٔ تپانچه‌هایش را هم ندارد!

شرکت های خصوصی نظامی، که با هدف سود‌اوری با هم مسابقه تولید بهترین، با کفیفت‌ترین و ارزان‌ترین را به راه انداخته‌اند، همواره از ایده های جدید استفاده میکنند و باعث اولین و بهترین و قو‌ی‌ترین بودن کشورشان شده اند. در این مقاله، به صورت مختصر با یکی از این شرکت‌ها اشنا خواهیم شد. دلیل این اشنایی، مشابه بودن محصولات تولیدی و ارائه ترجمه‌ درستی از کلمه بهبود است. بنابراین، در ادامه مقاله با ما همراه باشید!

سلام...

به نظر میرسه که در غرب، الگو این هست که دولت بهترین ها رو شناسایی میکنه و آموزش می‌ده، اما در نهایت این بهترین‌ها از دولت جدا میشند و در بخش خصوصی به ارائه خدمات باب میل خودشون می‌پردازن. این الگو، ظاهرا باعث پیشرفت بسیار سریعتر به دلیل ازادی عمل نخبه ها میشه.  برای مثال، روش‌های عملکرد شرکت‌های امنیتی و یا پوشش نیروهای امنیتی که با لباس شخصی عملیات میکردن و انقلابی که در اون رخ داد و توسط یک شخص به اسم جان‌ایدیما شروع شد. کاملا مشخص هست که ورود شرکت‌های خصوصی به مباحث دفاعی و امنیتی باعث پیشرفت بسیار سریع‌تر در عملکرد نیروها میشه و دلیل این مسئله ازاد بودن نیروها در ازمون و خطا و مهم‌تر از اون، داشتن تمام وقت برای اختراع و به بار نشوندن ایده های جدید هستش.

من قبلا از نظامی هایی که اعتبار بسیار عالی در ارتش داشتن و بعد، اعتبار شرکت خصوصی راه‌اندازی شده توسط اونها، یا فعالیت‌هاشون از خودشون پیشی گرفته گفتم؛ نمونه‌اش میشه کریس‌کایل و یا جان‌ایدیما و شرکت بلک‌واتر اشاره کرد.اما این تاپیک، برای معرفی یکی از نوابع اموزش نظامی گری هستش که واقعا تونسته تحولات عظیمی رو در صنعت آموزش نظامی ایجاد بکنه( و درست شنیدید! صنعت اموزش نظامی).

این مطلب، در خصوص تراویس هیلی هست، یکی از معتبر‌ترین و شناخته شده ترین مربی‌های اموزش نظامی. در ادامه مطلب در خدمتتون هستم.

خوب، از سری مطالب #نظامی های خصوصی که چند وقتی بود رها شده بود، یه مطلب جدید اماده کردم در مورد گنده‌ی شرکت‌های نظامی خصوصی، بلک واتر...

البته این روزها دیگه بلک‌واتر وجود خارجی نداره و اون رو به اسم اکادمی میشناسن، ولی خوب، از اونجایی که این تغییر اسم با هدف فرار از مسئولیت ها بوده و نه اهداف، ما همون بلک‌واتر صداش میزنیم! :)

بلک‌واتر از یه سازمان نظامی خیلی فراتره و بیشتر یه ارتش خصوصیه! :) هرجایی که دولت امریکا میخواد دستاش تمیز بمونه ولی کثافت کاریش صورت بگیره، بلک‌واتر رو می‌فرسته جلو... از عراق و افغانستان گرفته تا اوکراین، همه زیر پوتین های عناصر وابسته به بلک‌واتر بودن...

بدون هیچ مقدمه‌ی اضافی، مستقیما میریم سراغ اصل مطلب... البته اینجا زیاد در خصوص تاریخچه‌ی این شرکت نمی‌خوام حرف بزنم چون علاقه‌ای به تاریخ ندارم شخصا... بنابراین تاریخ رو اونجوری که خودم دوست دارم یاد بگیرم براتون میگم! :)

سلام....

سریال ۲۴ رو تماشا کردین؟ یا کلا سریال‌ها و فیلم‌هایی که در اونها، یک نیروی مخصوص امریکا، هزار و یک تا مشکل براش پیش میاد، سخت ترین کارها رو انجام میده، اولین نفریه که از مسائل خبر داره یا وارد میشه تا مشکلات رو حل کنه؟؟؟ مهم ترین و جذاب ترین نکته‌اشون هم اینه که اگر مشکلی براشون پیش میاد،دولتشون میگه ما این بابا رو نمی‌شناسیم!!:)

چند وقت پیش، خبر اومد که یه بابایی به اسم جردن متسون، که قبلا توی مرینز امریکا خدمت کرده، به سوریه شهر عین العرب(کوبانی) رفته تا در کنار YPG علیه داعش بجنگه...

خوب، این خیلی عجیبه!!!! یه نفر، نیروی نظامی امریکایی تنهایی با یه خبرنگار بیاد سوریه و بجنگه؟؟؟ اما این اولین بار نیست که این اتفاقا می‌افته...توی این تاپیک، اینبار میخوام با تعریف یه عملیات مشابه و حواشی‌اش و بررسی کلی این اقا جردن، یه نتیجه گیری کلی بکنم از نحوه‌ی احتمالی عملیات کردن ارمی اسپشل فورسز (Us Special Forces) و استفاده و استخدام اونها...

قبل از هر چیز، و با توجه به حواشی شدید تاپیک های دیگه‌ای که به همین شکل نوشتم، میخوام بگم اینها صرفا نتایج شخصیی هست که من به دست اوردم بر اساس اطلاعاتی که من در دست دارم... ممکنه درست باشه، ممکنه غلط باشه یا هر چیزی...شما ازادید که برداشت خودتون رو داشته باشید! :)

سلام...

همونجوری که قول داده بودم، در خصوص شرکت های خصوصی نظامی مختلف، سلسه مقالاتی رو بزنم. کل مطالب رو میتونین با دنبال کردن #نظامی خصوصی دنبال کنین و پیدا کنین!

با توجه به علاقه‌ی شخصیم به نیوی سیل کریس کایل، اولین مطلبم رو در خصوص شرکتی که کریس کایل راه انداخت میذارم و بعدش با شرکت های خیلی بزرگ  معروف ادامه میدیم.

بلک واتر، 2006 در افغانستان، تیم امنیتی(بادیگارد مسلح)


سلام....

همیشه صحبت ها و سخنرانی های وطن‌پرستانه و جذاب، جوون ها رو به سازمان های نظامی میکشونه تا از تمامیت ارضی و اقتدار و غرور کشورشون دفاع بکنن. گاهی هم تلاش برای تشکیل یه کشور جدید! اما چیزی که بین همه‌ی این دست سازمان های نظامی مشترکه، علاقشون به جذب افراد توی سنین 18 تا 22-3 سال هستش.

چیزی که دیگه توی ایران هم داره اتفاق می‌افته، استخدام نیروها، اموزش و استفاده از اونها در طول مدت زمان قرارداد که معمولا 5 تا 7 سال یا 9 سال هستش و بعدش هم کنار گذاشتن نیرو. حالا شاید از هر 100 نفر یه نفر هم اونقدر کارش خوب بوده باشه که به استخدام رسمی و دائمی سازمان نظامی در بیاد، ولی غالب اوقات خلاف این مسئله هست و نیرو کنار گذاشته میشه.

پس ما، معمولا افرادی با حدود 27 تا 30 سال سن داریم با حدود 5-6 سال تجربه ی نظامی گری و کلی اموزش و غیره که تو بعضی کشورها، نیرو حتی چند بار میدون جنگ رو هم تجربه کرده و خلاصه، زندگیش با نظامی گری اجیر شده ولی کشورش دیگه اون رو نمیخواد و میخواد با یه جوون دیگه جایگزینش کنه.

حالا راه‌حل این جوون عشق نظامی گری، یا این جوونی که تو زندگیش هیچی بلد نیست غیر از نظامی گری و در هردوحالت، کار دیگه‌ای براش نیست، چیه؟

با من همراه باشید تا جواب سوالتون رو بدم....