دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

۴ مطلب در آبان ۱۳۹۲ ثبت شده است

ذوالقدر

بخش اول از سری مطالب قرارگاه رمضان در خصوص نحوه‌ی تشکیل و ایجاد و فرماندهان و گالری عکس مربوط به این قسمت میباشه.

اگر نمی‌دونین قراره‌گاه رمضان چیه یا میخواید سایر مطالب در خصوصش رو پیدا کنین، میتونین به #قرارگاه رمضان رجوع کنین و تمام مطالب در این خصوص رو سریع و راحت پیدا کنین!

شهید رسول حیدری

سلام...

همیشه کلی فیلم و عکس هالیوودی می‌بینیم از این امریکایی ها و روس‌ها و جدیدا انگلیسی ها هم افتادن تو خط ز جنگ‌اوران و عملیات هایی شجاعانه که در واقع هیچ‌وقت اتفاق نیوفتادن. شجاعت های نداشته و برنامه ریزی های دقیق صورت نگرفته‌ای که یکی پس از دیگری فیلم میشه و میاد بیرون و به خورد ملت داده میشه!

برام جالب بود که مثلا امریکا از شکستش در موگادیشو یا عملیاتی بخصوص در افغانستان هم میاد واسه اقتدار خودش تبلیغ میکنه!

خوب، ما با 8 سال جنگ و کلی اقتدار و عملیات‌های شجاعانه‌ای که همگی اتفاق افتادن و تعدادشون اونقدر زیاده که دیگه اصلا حوصله نداریم بشمریمشون دقیقا کجای کاریم؟!! جواب کاملا واضح و معلومه هیچ کجا! ما در این خصوص هیچ کاری نکردیم!!!

الان یه نفر بیاد نیگا کنه فکر میکنه ما تو جنگ فقط ادم فرستادیم جلو که با تانک درگیر بشه و همین... عملیات H3 فقط یه فیلم 25 ساله در موردش هست که پیدا کردنش کار حضرت فیله!!!

به همین دلیل، و به خاطر علاقه‌ی شخصیم به نیروهای پیاده و کوماندویی و عملیات های ویژه‌ای که انجام میدم، پی این مسئله رو گرفتم... یکسال پیش بود تقریبا که قرارگاه رمضان و تیپ 66 هوابردش رو شناختم!... یه عملیات تمیز و بی سر و صدا به داخل خاک عراق، با کلی نتایج مثبت و نیروهایی که هرگز اسمشون مشخص نشد :| اسم این عملیات فتح 8ام هستش که میتونین اینجا پیگیری کنین. من این مطلبی که در خصوصش جمع کرده بودم با عکسای فارس و مطالب سایتای مختلف رو انگلیسی هم کردم و توی چند تا سایت انگلیسی زبان هم نشر دادم!

یکی از اصلی ترین گروه‌هایی که با قرارگاه رمضان همکاری میکرد، پیش‌مرگه‌های مسلمان بودن که در طول جنگ توسط مسیح کردستان(شهید بروجردی) تشکیل شده بود و اکثرا به عنوان بلدیه‌ی راه و قطعا در درگیری ها شرکت میکردن...

در ادامه‌ی این مطلب، میخوام سعی بکنم که این تاپیک در خصوص قرارگاه رمضان رو جمع بکنم و کل مطالب، عملیات های مربوطه، تیپ ها و وظایفشون و نیروهاشون و خلاصه هرچی که هست رو جمع بکنم و قرار بدم...

اولین بار، یکی از فرماندهان ارشد ارتش به اصطلاح ازاد سوریه که با کلی نیروی تازه نفس برای کمک به نیروهای در قصیر به اونجا رفته بود و بازم شکست خورده بودن ازش صحبت کرد...

          "اونها از بمب های خلا و قدرتمند ایرانی استفاده میکردن که باعث میشد کل ساختمان به یکباره فرو بریزه و این باعث شد مجاهدین  مجبور به عقب نشینی بشن"


از همون موقع که این مطلب رو خوندم، دنبال این بودم که پیداش کنم... این سلاح که نیروهای حزب‌الله استفاده کردن، از ایران هم گرفتنش چیه که تروریست ها اینجوری در موردش حرف میزنن؟ اصلا چقدر راسته و چقدر سیاه نمایی؟

نتیجه‌ی تحقیقات و جست‌و جو هام در این خصوص بالاخره یه تاپیک شد.امیدوارم که خوشتون بیاد.

سلام...

این امریکایی مامریکایی ها یه سری کلمات رو خلاصه میکنن که خیلی سریع تر جملشون رو بگن و به قولی این کلمات و جملات اونها و ما، باعث میشه که وقتی ما صحبت میکنیم یه جورایی لهجه‌ی کتابی داشته باشیم...!!

من یه سری از این جملات رو که خیلی معروف هستن رو می‌نویسم، خودتون باید دنبال کنین بقیشون رو و بیشتر از این دست کلمات پیدا بکنین...

استفاده از اونها توی متن هایی که توی گفت‌و گو های خودمونی رد و بدل میشه( چت روم یا فروم مثلا!) باعث میشه که نوشتن شما بهتر بشه و به قولی، کتابی ننوشته باشین! مثلا این متنی که الان من دارم بلاگ میکنم رو اگر یه نفر بخواد کتابی بنویسه واقعا زمین تا اسمون فرق میکرد با چیزی که من الان نوشتم!!...

همچنین خوب من همینجوری که می‌نویسم صحبت هم میکنم و این یعنی اینکه کسی که کتابی می‌نویسه کتابی هم حرف میزنه احتمالا!!... پس سعی کنین محاوره‌ای صحبت کردن و محاوره‌ای نوشتن رو یاد بگیرید و البته سعی کنین که رسمی نوشتن رو فراموش نکنین که تو نوشتن نامه پامه به دردتون میخوره! :)...