مبارزین جنگ‌های خاورمیانه، ابو عمر شیشانی
دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷ ب.ظ
سلام...
اولین باری که فیلم بریدن سر یه ادم رو دیدم، یه اقای با هیبتی بزرگ و ترسناک، با ریشی بلند و قرمز که ترسناک ترش میکرد بود که انگار داره مرغ سر میبره...
از همونجا هم حدودی با چچن ها اشنا شدم.جنگ سوریه، جنگیست که باعث شده همه‌ی ادم های بد و وحشی از سراسر دنیا دور هم جمع بشن و علیه بشار اسد بجنگن و هر گروهی یه قسمت از کشور رو گرفته و واسه خودش قانون گذاشته...
یکی از بزرگ‌ترین این گروه ها که قوی‌ترین هم شاید باشه و خلاصه حسابی رو زبون هاست، گروه تروریستی داعش هستش که قسمتهای بزرگی از سوریه رو در اختیار داره. در شمال این گروه یه گردان نظامی داره متشکل از خارجی هایی که به داعش اومدن. فرماندهی اونها شخصی به اسم ابو عمر شیشانی( اسم جنگی) هست. قدرت بالای جنگی و اعمال خشونت گردانی که زیر نظر شیشانیه، اون رو خیلی خیلی سریع معروف کرد در دنیا. توی اولین پستم از سری تاپیک های مبارزین جنگ های خاورمیانه، میخوام به همین اقای شیشانی بپردازم و ببینم که کار به کجاها میرسه.
اسم های جنگی عربی، معمولا از یک لغب کلی که برگرفته از اسامی بزرگان دینی و خلفای قبلی و خلاصه ادم‌کشهای حرفه‌ای زمان‌های قدیم اعراب و در کنارش اسم کشوری که شخص ازش میاد استفاده میشه. برای مثال، شیشانی، حاصل تلاش های اعراب برای ادای کلمه‌ی چچنی هستش که چون "چ" ندارن، مجبور شدن از ش استفاده بکنن و خوب، نهایتا ششنی رو با شیشانی عوض کردن تا وزن خوبی هم داشته باشه. عمر رو هم که همه‌ی ما شیعه‌های ایرانی با داستانش که در طول دوره‌ی راهنمایی ۳ سال امتحانش رو میدیم میشناسیم!.
تارخن، در ابتدا فرماندهی گردان مهاجرین بود ولی بعدها، با قاطی کردن چاشنی هایی مثل تجربه‌ی نظامی، خشونت و کمی هم کودتا به فرماندهی گردان مهاجرین و النصار که مستقیما زیر نظر داعش فعالتی میکنه در اومد. در حال حاضر، او فرماندهی گردان های فعال داعش در شمال سوریه است. نیروهای تحت فرمان وی، در عملیات های سنگین حمله به پایگاه‌های اطراف حلب نقش داشته اند که این شامل فرودگاه منقه در اگوست ۲۰۱۳ هم میشه. او قوی ترین فرماندهی نیروهای مخالف دولت سوریه محسوب میشود.
زندگینامه
از قوم کیست و در روستای بیرکیانی در گرجستان و در سال ۱۹۸۶ به دنیا امد. شهر پانکیسی که محل تولد اوست، یکی از اصلی ترین محل های اعزام نیرو به جنگ دوم چچن بود و به گفته‌ی پدرش تمور، تارخان مخفیانه به مبارزین چچن کمک میکرد که وارد روسیه شوند و حتی گاهی به انها در عملیات بر علیه نیروهای روس کمک نیز میکرد.
خدمت نظامی
او هیچ مدالی برای خدمت نظامی‌اش دریافت نکرد و در سال ۲۰۱۰ به بیماری سل دچار شد. پس از چند ماه بستری بودن، او در ارتش ناتوان شناخته شد و از ارتش کنار گذاشته شد. به گفته‌ی پدرش، پس از بازگشت به منزل، او بسیار متوهم شده و حتی از عهده‌ی کار در اداره‌ی پلیس محلی نیز برنیامد.
فعالیت‌های چریکی
گفته شده که او پدرش گفته که به استانبول می‌رود جایی که نیروهای چچن، برای جنگ در سوریه استخدام میشدند. جایی که چند ماه قبل برادر بزرگ‌ترش استخدام شده بود. اما باتیراویشیل در مصاحبه‌ای گفت که به یمن رفته و مدتی در مصر زندگی کرده قبل از اینکه نهایتا در مارس ۲۰۱۲ به سوریه بیاید.
اولین مسئولیت او، گردان های مهاجرین بود، یک گروه جهادی اسلامی متشکل از مبارزین خارجی که در تابستان ۲۰۱۲ تشکیل شده بود. واحد او، در درگیری های حلب درگیر شد و به جبهه‌ی النصره در اکتبر ۲۰۱۲ در عملیاتی علیه پایگاه پدافند هوایی و پایگاه موشک اسکاد در حلب کمک کرد.
در دسامبر ۲۰۱۲، انها در کنار النصره در درگیری های تصرف پایگاه شیخ سلیمان در غرب حلب جنگیدند و در فوریه‌ی ۲۰۱۳، با هم و با همکاری گردان های توحید و النصره، انها به پایگاه تیپ ۸۰ ارتش نزدیک به فرودگاه حلب حمله کردند.
در مارس ۲۰۱۳، اعلام شد که گردان مهاجرین با دو گروه جیش المحمد و کتائب خاطب ادغام شده اند تا گردان‌های مهاجرین والانصار(مهاجرین و یاری دهندگان) را تشکیل دهند. فرماندهی گروه شامل فرماندهی نظامی، یک کمیته‌ی دینی، یک کمیته‌ی مشورتی و بازوی رسانه‌ی انها به نام لوا المهاجرین الایلامی بود. این گروه اخر، اسم گروهی با همین وظایف برای مبارزین خارجی در جنگ بوسنی نیز بوده است.( احتمالا همان گروه).
گروه، نقش کلیدیی در تصرف فرودگاه منقه داشت با استفاده از دو خودروی بمب‌گذاری شده با رانندگی اعضای این گروه که اخرین بازماندگاه مدافعان پایگاه را کشته و یا زخمی کرد. گروهی از نیروهای این گردانها همچنین در درگیری ۲۰۱۳ لاذقیه نیز شرکت داشتند.
در اگوست ۲۰۱۳، باتیراویشیل در بیاینه‌ای از کنار گذاشتن یکی از فرماندهانش(امیر صیف‌الله) و ۲۷ نفر از عواملش از گروه خبر داد. او انها را به اختلاس، و تلاش برای دشمن کردن محلی های سوریه علیه مبارزین خارجی با زیاده روی بر علیه سایر مسلمانان محکوم کرد.
اگرچه، صیف‌الله این اتهامات را رد کرد و گفت او از پیوستن به داعش خودداری کرده است.
در اواخر ۲۰۱۳، او به وسیله‌ی یک چچن دیگر به اسم صلاح‌الدین( قطعا صلاح‌الدین الشیشانی) به مقام فرماندهی گروه رسید چرا که سایر چچن ها، حاضر نبودند که سوگند باتیراویشیل به همکاری با داعش را پشتیبانی و قبول کنند. که البته دلیل ان نیز، سوگند قبلی انها به اشخاص و گروه‌های دیگر بود.
در طول درگیری ها، باتیراویشیل همراه خانواده‌اش در ویلای بزرگی در شمال حلب زندگی میکرد.
در میان ده ها گرجی اهل قبیله‌ی کیست از شهر پنکیسی که در سوریه در حال جنگیدن اند و درجه های ارشد دارند، دو نفر دیگر شناخته شده اند. یکی از انها روزلان مکلیکاشویل یا صیف‌الله الشیشانی که در طول درگیری ها در حلب در فوریه ۲۰۱۴ کشته شد، و دیگری مسلم مارگوشویل (مسلم ابو ولید الشیشانی)، یک چریک کارکشته‌است که در قبل از اینکه به تریکه و نهایتا سوریه بیاید، در جنگ چچن و داغستان شرکت کرده است.
تعدادی عکس از این بابا:(برای بزرگ شدن، روی اونها کلیک کنین)
- دوشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۷ ب.ظ
