دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

دست نوشته هام...

دست نوشته های شخصی من، در مورد همه چیز....

مبارزین جنگ‌های خاور میانه، محمد ضیف

چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ب.ظ

سلام...

اینکه ادم در جریان یک جنگ بشینه پای کامپیوتر و امار و اخبار یک طرف رو به صورت لحظه‌ای رصد کنه و حتی تویتر توی گوشیش رو هم راه‌اندازی کنه تا اخبار رو لحظه به لحظه دنبال بکنه، منجر به اتفاقات جالبی میشه...

مثل اینکه دوست داشته بدونی که کی(Who) پشت این ماجراهاست...

اینکه شما بدونی که توی یک هفته، از غزه ۱۵۰۰راکت شلیک شده (جنگ قبلی غزه) و در جنگ کنونی( جنگ ۲۰۱۴) هم حدود ۳۰۰۰ راکت در ۲۰ روز، این سوال رو ایجاد میکنه که کی پشت این ماجراهای شلیک راکت هاست؟؟

البته، باید اعتراف بکنم که توجه من به دلایلی به این ماجرا چندان جلب نشد! و شخصی که پشت این ماجراهاست، اینبار به من معرفی شد... از اون موقع تا حالا، دنبال این می‌گشتم تا فرصت مناسبی پیش بیاد و مقالاتی که در خصوصش وجود داره رو ترجمه بکنم و یه مطلب تر و تمیز ازش در بیارم مثل همیشه و از سری مبارزین جنگ های خاورمیانه!...

خوب، مشخص ترین چیز اینه که اینبار در خصوص فرماندهان میدانی تروریست های داعش یا تروریست های سوریه و عراق نمی‌خوام بنویسم!...


اینبار میخوام در مورد روحی بنویسم که از بیش از ۴ تلاش برای ترور نجات پیدا کرده!...

خانوم ها و اقایون، مبارز جنگ های خاورمیانه‌ی این سری کسی نیست جز جناب محمد ضیف، فرمانده‌ی گردان‌های قسام، بازوی نظامی حماس در باریکه‌ی غزه-فلسطین...

محمد دیاب ابراهیم المصری با نام جنگی ابو خالد و معروف به محمد ضیف، در سال ۱۹۶۵ متولد شد. او فرمانده‌ی گردان‌های عز‌الدین قسام، بازوی نظامی حماس در فلسطین اشغالیست. در ابتدا، از یحی عیاش (فرمانده یا استاد ساخت بمب‌های عز‌الدین قسام) یاد گرفت که چگونه بمب های کنار جاده‌ای بسازد و پس از ترور عیاش، جای او را در سازمان گرفت. بعد از ترور صلاح شهاده توسط اسرائیل، به سال ۲۰۰۲، ضیف به فرماندهی گردان‌های قسام رسید و اسرائیل معتقد است که او، مسئول انفجار های انتحاری متعدد و هلاکت ده‌ها شهروند اسرائیل از سال ۱۹۹۹ تا به امروز است. همچنین او را عضو تیمی که نتیجه‌ی تلاشش تولید راکت‌های سری قسام است نیز میداند.
تمام این سابقه‌ی درخشان مبارزه‌ی نظامی بر علیه اسرائیل، وی را به بالای لیستی رسانده است که اسرائیل، سخت به دنبال شناسایی و ترور اعضای ان است.

تلاش های نافرجام برای ترور

ضیف از ۶ تلاش اسرائیل برای ترورش جان سالم به در برده است.
اولین حمله‌ی بر علیه او به تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۲ با استفاده‌ی از جنگنده ها صورت گرفت که با این حال، مقامات اسرائیل اعلام کردند که وی از این حملات جان سالم به در برده است.
دومین تلاش اسرائیل، حمله‌ی موشکی به تاریخ ۲۱ اکتبر ۲۰۰۴ بود که در این حمله، دستیارش ادنان الغول کشته شد.
در ۱۲ ژولای ۲۰۰۶، جنگنده‌های ارتش اسرائیل خانه‌ای را که فرماندهان ارشد حماس در ان جلسه داشتند را منفجر کردند. ضیف از این حملات نیز جان سالم به در برد هرچند که ستون فقراتش اسیب دید. بعد از این حملات، احمد الجعبری به عنوان فرمانده عملیاتی قسام انتخاب شد و به قولی، سمت فرماندهی از ضیف گرفته شد.
در ۱۹ اگوست ۲۰۱۴ ( دو روز پیش)، یک حمله‌ی دیگر بر علیه وی توسط نیروی هوایی اسرائیل صورت گرفت که در جریان این عملیات، منزل وی به وسیله‌ی بمب‌های سنگین منفجر شد که در جریان این انفجار، فرزند و همسرش کشته شدند. البته اسرائیل اعلام میدارد که ضیف نیز در جریان این عملیات کشته شده که حماس و قسام این مسئله را رد می‌کنند.


تصویر منتسب به منزل محمد ضیف

با خوندن مطالب مختلف، میشه به این نتیجه رسید که این گربه‌ی ۹ جان فلسطینی، مغز متفکر استراتژی هایی همچون ربایش صهیونیست، اعزام انتحاری، راکت پراکنی گسترده و تونل های زیر زمینی برای انتقال نیروهای ورزیده و حرفه‌ای حماس به داخل خاک اسرائیل است. این تکنیک ها فقط گوشه‌ی کوچکی از نتایج عالی میدانی، همچون کشتن 63 افسر و ۳ شهروند اسرائیلی از ۸ ام ماه قبل(میلادی) است.
نقش وی حتی سیاسی و دیپلماتیک نیز میتواند باشد! مشخصا از زمانی که تصمیم گرفت تا نیروهای گردان های قسام، برای داشتن دست بالاتر دوستانشان در شاخه های سیاسی حماس در مذاکرات صلح با اسرائیل، یک سرباز اسرائیلی را از درون خاک اسرائیل ربائیده، به گروگان بگیرد.

به عنوان معدود افرادی که از نسل طلایی و اولیه‌ی حماس باقی مانده، در میان مردم فلسطین دارای محبوبیتی قابل توجه‌است که این مسئله، و تلاشش برای گرفتن امتیازات بیشتر در مذاکرات صلح با اسرائیل و بر هم زدن چند باره‌ی مذاکرات و اتش‌بس های موقت برقرار شده با راکت پراکنی و گروگان‌گیری، باعث ایجاد اختلافاتی میان وی و سایر رهبران حماس میشود.

برخی حتی می‌گویند که وی پس از حملات سال ۲۰۰۶ دیگر روی ویلچر است و دلیل جایگزینی نمادینش نیز همین مسئله است. اینکه چیزی از زندگی خصوصی وی، یا حتی نام واقعی‌اش که قابل تایید باشد در دست نیست، و اینکه تنها تصویر موجود از او، مربوط به بیش از دو دهه‌ی پیش است، برای هر کسی کافی‌است تا بدانیم که او به دنبال معروفیت و زندگی ارام و اسایش نیست، بلکه به دنبال هدفی است. هدفی مقدس همچون ازاد سازی قدس و ازاد سازی فلسطین...
در کتابی که به مناسبت ۲۳ ومین سالگرد تشکیل حماس متشکل از سخنان فرماندهان این سازمان نشر داده شده، از ضیف نقل شده که :
" گردان های قسام.... کسی بهتر از انها برای ادامه‌ی این راه ویژه‌ اماده نیست، راه جهاد و مبارزه برای مسلمانان و همه‌ی انسان ها. ما به دشمنانمان می‌گوییم: شما در راه تمام شدن و شکست هستید و فلسطین با قدسش، و الاقصی‌اش، و شهرها و روستاهای از مدیترانه تا رود اردنش، از شمال تا جنوبش برای ما است، و شما، حتی بر یک سانتی متر از ان حقی ندارید. "

ضیف بر خلاف مشعل که در یک هتل ۵ ستاره در قطر زندگی میکند، خاکیست و در میان مردم. شاید این دست صحبت ها و جملات ضیف باشد که باعث شده در جریان رای‌گیریی که برای انتخاب محبوب ترین رهبر حماس در یک سایت فلسطینی برقرار شده بود، او بالاتر از هنیه و مشعل پر سر و صدا ایستاد و محبوب دل‌های مردم فلسطین بود.

چند هفته‌ی قبل، در مقابل تصویری از مردی در سایه ها که در شبکه‌ی الاقصی برای مردم فلسطین و با نام ضیف صحبت میکرد، او گفت که اتش بسی برقرار نیست مگر اسرائیل، مرزها را باز کند. چیزی که شما با نیروی هوایی و توپخانه‌هایتان به دست نیاورده‌اید، با اعزام نیروهای زمینیتان نیز به دست نخواهید اورد و انشاالله نیروهایتان به قتل گاه خود وارد خواهند شد.
(البته چند هفته بعد از اون روزها، با توجه به حجم بالای تلفات غیر قابل انتظار اسرائیل، و عقب نشینی انها، شاید بتوان نتیجه گرفت که لااقل گفته‌های ضیف اشتباه از اب در نیامد( اگر نگوییم درست از اب درامد)

زندگی شخصی
وی در محله‌ی خان یونس به دنیا امد و از نوجوانی با اخوان‌المسلمین اشنا شد و به ان پیوست. سپس به دانشگاه اسلامی غزه رفت و در انجا، روابطش را با اخوان المسلمین عمیق تر کرد. او، نمایشی به نام بازگشتگان ایجاد کرد. داستانی از اواره‌های فلسطینی که به خانه‌های خود در اراضی اشغالی بر می‌گشتند.
اسرائیل او را به سال ۱۹۹۰ برای همکاری‌اش با حماس دستگیر کرد، اما پس از مدتی وی را ازاد کرد. به زودی، ضیف کمک کرد تا گردان‌های قسام تشکیل شوند و به خاطر سواد نظامی و مخصوصا اطلاعاتش در خصوص تسلیحات مختلف، معروف شد و در افزایش توانایی های حماس، مخصوصا توانایی های راکتی و ساخت بمب، نقش موثری ایفا کرد.
پس از اینکه مربی‌اش، عیاش در سال ۹۶ و به وسیله‌ی بمبی که در تلفن همراهش کار گذاشته شده بود ترور شد، وظایف ضیف در حماس نیز بیشتر شد و در ادامه، او به زندگی بی حاشیه و بی سرو صدا روی اورد تا از ترورش جلوگیری کند.
در جریان انتفاضه‌ی دوم در سال ۲۰۰۲ و پس از کشته شدن رئیسش، او به فرماندهی گردان‌های قسام رسید و اولین اقدامش، استفاده از انتحاری ها در اماکن عمومی در اسرائیل بود. اگرچه، او به فکر استراتژی های بلند مدت بر علیه اسرائیل نیز بود.
استراتژی های بلند مدت او، شامل گرفتن پشتیبانی اقتصادی ایران، اموزش های اولیه برای ساخت راکت‌، تشکیل گروه‌هایی با توان عملیاتی بالا که دیگر عملیات انتحاری انجام نمی‌دادند و وارد خاک اسرائیل شده، اجرای عملیات کرده و بر می‌گشتند بدون اینکه خود را منفجر کنند، و صد البته تونل های معروف غزه را نیز از ایده‌های ضیف میدانند.
گفته می‌شود که نظر او این بوده که جنگ باید به خاک اسرائیل کشانده شود و برای همین، ایده‌ی تونل ها را مطرح کرده است.

گذشته از تمام اینها، به نظر میرسد که کار سیاسی به گروه خونی محمد ضیف نمی‌خورد. کار سیاسی، نیازمند حضور و سخنرانی و دیده شدن در ملا عام دارد و اینها، مساوی‌است با فرصت های بیشمار به اسرائیل برای ترورش...
پس شاید، هرگز محمد ضیف را لااقل قبل از کشته شدنش نتوانیم ببینم. و شاید هرگز جای امثال مشعل را نگیرد. ولی برای همیشه در قلب های فلسطینیان باقی می‌ماند.

منابع:
ویکی‌پدیا| منابع مختلف اینترنتی

مطلب در میلیتاری به جهت بحث و گفت‌و گوی بیشتر.
  • چهارشنبه, ۲۹ مرداد ۱۳۹۳، ۱۰:۲۵ ب.ظ
  • Senaps

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
تجدید کد امنیتی